قیچی در خون

قیچی را در سکوت فرو بردم تا کاسه جمجه ات را از هم بشکافم. خون ، گل های سرخی شد که در باد می لرزیدند و تو بی تکلیف بین مرگ و محبت به اشتباه من خندیدی انتقام؟ نه فقط خاکی که آرام صدای خفه ات را می بلعید همان گونه که روزی قلبم را […]
قیچی را در سکوت فرو بردم تا کاسه جمجه ات را از هم بشکافم. خون ، گل های سرخی شد که در باد می لرزیدند و تو بی تکلیف بین مرگ و محبت به اشتباه من خندیدی انتقام؟ نه فقط خاکی که آرام صدای خفه ات را می بلعید همان گونه که روزی قلبم را […]