برای تغییر این متن بر ر

عطر تو

پنجره را باز کردم هوا بوی عطر او را می داد

خاطره ای زنده که بغض سنگینی را در گلویم گره می زد

نفس هایم بریده بریده جان می دادند

چشمان سرخم به در خیره مانده بودند ، شاید به امید بازگشتی که هرگز اتفاق نمی افتاد.

به اشتراک بگذارید

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

0
لطفا نظر خود را بنویسید.x