برای تغییر این متن بر ر

قیچی در خون

قیچی را در سکوت فرو بردم

تا کاسه جمجه ات را از هم بشکافم.

خون ، گل های سرخی شد که در باد می لرزیدند و تو بی تکلیف

بین مرگ و محبت به اشتباه من خندیدی

انتقام؟

نه

فقط خاکی که آرام صدای خفه ات را می بلعید

همان گونه که روزی قلبم را بلعیده بودی.

به اشتراک بگذارید

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

0
لطفا نظر خود را بنویسید.x