به اشتراک بگذارید

تو خاورمیانه‌ای…
ویران،
اما هنوز در قلبم مقدّس.
دلت پر از آتش است،
و هر بوسه‌ات
جنگی تازه آغاز می‌کند.
با این همه،
من هر شب،
با چفیه‌ای از خاطرات،
میان مین‌های خاطرت قدم می‌زنم
تا شاید روزی
در آغوشت
یک وجب خاک آرام پیدا کنم.
تو آرامش را نمی‌شناسی،
اما من…
آرام شده‌ام
در دوست داشتنت.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

بیشتر بخوانید....

نوشته های من

آغشته به غروب و گل

تو یونانی تو در زبان من یک واژه‌ای.اما در دل من،تمام اسطوره‌ای…تمام آن سرزمین گمشده‌ای

ادامه ...
نوشته های من

خاورمیانه 2

تو خاورمیانه‌ای…ویران،اما هنوز در قلبم مقدّس.دلت پر از آتش است،و هر بوسه‌اتجنگی تازه آغاز می‌کند.با

ادامه ...
0
لطفا نظر خود را بنویسید.x